یکسال پس از سقوط دمشق؛ شابلون سوریه برای غرب آسیا در جهان درحال تحول
- 20 آذر 1404 – 13:40
- اخبار بین الملل
- اخبار تولیدات دفاتر خارجی
مسیر «انباشت طولانیمدت قدرت توسط گروههای مسلح غیردولتی» و سپس فرسایش تدریجی دولت مرکزی فرایندی بود که در روز 8 دسامبر 2024 در سوریه به نتیجه رسید و چنین فرایندی یکی از الگوهای محتمل تحولات آتی برای خاورمیانه خواهد بود.
بین الملل
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تحولات سوریه در سال نخست پس از سقوط حکومت بشار اسد را نباید صرفاً از منظر جابهجایی قدرت داخلی ارزیابی کرد بلکه رویدادی ساختاری است که بهطور بنیادین قواعد بازی در خاورمیانه را بازتعریف کرده است. برخلاف الگوهای فروپاشی در عراق و لیبی، که تحت تأثیر مداخله مستقیم نظامی قدرتهای خارجی شکل گرفتند، سوریه از مسیر دیگری وارد مرحله انتقالی شد.
مسیر «انباشت طولانیمدت قدرت توسط گروههای مسلح غیردولتی» و سپس فرسایش تدریجی دولت مرکزی فرایندی بود که در روز 8 دسامبر 2024 به نتیجه رسید و چنین فرایندی در ادبیات امنیتی به عنوان Insurgent State Formation (تشکیل دولت توسط شورشیان) توصیف میشود که بنظر می رسد یکی از الگوهای محتمل تحولات آتی منطقه خواهد بود.
سوریهِ پس از بشار اسد طبق این سناریو تحلیلی، اکنون به الگوی بالقوه دوره جدید در خاورمیانه تبدیل شده که در آن دولتها نه با لشکرکشی خارجی بلکه با فرسایش داخلی و قدرتیابی تدریجی بازیگران شورشی دگرگون میشوند.
همچنین اقلیتها به ابزار رقابت قدرتهای خارجی بدل میگردند و خطوط نبرد سنتی جای خود را به مداخله کمهزینه، نفوذ نقطهای و قراردادهای میانمدت در مناطق قومی شکل میدهد.
در این چهارچوب کشورها با ساختارهایی شکننده اما منطقهای به شدت درهمتنیده مواجه میشوند و سوریه نهتنها موردی منفرد نیست بلکه «شاخص هشداردهنده» یک عصر جدید در خاورمیانه است که برای تحلیل آن، نگاه به روندهای دمشق ضرورتی گریزناپذیر خواهد بود.
در سال نخست حکومت جدید به رهبری محمد جولانی، سوریه با مجموعهای از پروندههای پیچیده و بههمپیوسته مواجه شد که هرکدام وزن امنیتی و پیامدهای فرامرزی قابل توجهی دارند. مهمترین این پروندهها، مسئله کردهای شرق فرات است. ساختار قدرتمند «قسد» با پشتوانه حمایت خارجی، کنترل منابع راهبردی، و ارتباط جغرافیایی با ترکیه و عراق، به نقطه کانونی رقابتهای منطقهای تبدیل شده است. هرگونه اقدام دولت موقت برای بازپسگیری این مناطق میتواند تعادل سهجانبه میان آمریکا، ترکیه و اسرائیل را بههم بزند.
فرستاده ترامپ: آینده حکومت سوریه به توافق با اسرائیل بستگی داردجنایت فرقهای جدید در جشن رژیم جولانی؛ جامعه علوی سوریه در خشم و التهابسوریه تحت حکومت جولانی؛ از شعار فتح قدس تا افتتاح اولین معبد با حضور خاخام صهیونیستخواب آشفته آمریکا و اسرائیل برای منطقه از دروازه لبنان و سوریه
در کنار این پرونده، وضعیت انتقال سیاسی در دمشق چالشی بنیادین است و فروپاشی ساختارهای اداری و امنیتی دوره اسد، دولت جدید را با یک خلأ نهادی مواجه کرده که در پژوهشهای دولتهای شکننده به عنوان Post‑Authoritarian Vacancy (خلاء پس از اقتدارگرایی)شناخته میشود.
چنین ساختاری فاقد منابع اداری، مالی و امنیتی برای اعمال حاکمیت سراسری است و ناگزیر در میدان رقابت بازیگران منطقهای و محلی قرار میگیرد.
بُعد دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفته، وضعیت اقلیتهاست که در مدل سوریه سازی در ارتباط با دیگر کشورهای منطقه نیز مورد مدنظر است. به عنوان نمون در سوریه گروههای قومی و مذهبی که پیشتر تحت چتر امنیتی دولت مرکزی قرار داشتند اکنون در معرض آسیبپذیری مضاعفاند و اسرائیل بهسرعت این خلأ را به ابزار نفوذ تبدیل کرده بهخصوص در میان دروزیها وارد عمل شده؛ امری که با سنت سیسات خارجی تلآویو در بهرهگیری از اقلیتها بهعنوان اهرمهای فشار منطقهای همخوان است.
در چنین فضایی، تحولات سیاست اسرائیل نسبت به سوریه اهمیت ویژهای پیدا میکند. تا پیش از سال 2011 اسرائیل با وجود خصومت رسمی، مخالف سقوط اسد بود، زیرا اپوزیسیون سنتی سوریه — اخوانالمسلمین — ماهیتی آشکارا ضداسرائیلی داشت. اما با آغاز جنگ داخلی، سیاست تلآویو به سمت مدل «مهار فعال» تغییر کرد تا به زعم خود از تثبیت حضور ایران در مرزها جلوگیری کند و از سال 2018 به بعد نیز با تثبیت نسبی اسد، اسرائیل راهبرد «ممانعت سخت» را در پیش گرفت و بهطور مستقیم زیرساختهای نظامی سوریه و متحدانش را هدف گرفت.
اما نقطه عطف اصلی زمانی رقم خورد که در روند تحولات منجر به سقوط اسد، اسرائیل بهطور غیرمستقیم از نیروهایی که قصد تصرف دمشق را داشتند حمایت کرد و در مرحله شکلگیری دولت جدید تلاش نمود مسیرهای تدارکاتی حکومت سابق سوریه را مختل کند. پس از روی کار آمدن دولت احمد شَرع، راهبرد اسرائیل وارد مرحلهای جدید شد. این راهبرد سه ستون دارد:
در مقابل این اقدامات، دولت جدید سوریه رفتاری عمدتاً منفعلانه در پیش گرفت و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی از سوی مقامات دمشق تنها در حد بیانیههای لفظی محکوم شده با این حال بنظر می رسد، ادبیات بیانیه های دولت موقت طی ماههای اخیر تندتر شده، اما نشانهای از اقدام عملی وجود ندارد.
انتهای پیام/




نظرات کاربران